نیلیانیلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
هامونهامون، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

روزهای خوبی که خواهم داشت...

11 ماهگی

1392/6/16 10:37
نویسنده : ساحل
409 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی...

11 ماهگیت با وزن 9600 یا 10400 شروع شد..دلیل اختلاف در به یاد نیاوردن دقیق اعداد توسط مامانی هست!!...

 

قبلا گفتم راه میری.... چند تا کلمه میگی که ملا میشه گفت اینان :

ماما ( گاهی!!)

بابا ( به ندرت!)

رفت ( اکثر اوقات )

میو ( گاهی با حذف ی ! )

کیه ( اکثرا )

چیه ( اکثرا )

جی جی ( به معنای هر نوع موجود زنده از جحاندار و گیاه ! .. اکثرا )

جو جو ( وقتی شیر میخوای ! )

الو ( الان 2 روزی میشه که وقتی تلفن رو میگیری اولش میگی ! )

 

جدیدا وقتی تلفن دستته با خودت حرف میزنی اما اگه اون ور خط کسی باشه حرف نمیزنی!!

 

بابایی برات تو آشپزخونه تاب وصل کرد که اکثر اوقات توش خوابت میبره!! هههههههه......

عاشق پسته و گردویی..از بادام و کشمش خیلی خوشت نمیآد..میوه به ندرت میخوری... عاشق کبابی...

الان چند روزه وقتی راه میری گاها میدویی... امروز صبح دیدن چهار دست و پا رفتنت خنده دار بود... آخه میخواستی تندتر از دست مامانی فرار کنی!!

تو شهر که قدم میزنی کفش میپوشیم پات و دستاتو میگیریم گاهی دستتو از دستمون بیرون میکشی و خودت میری...ولی اون جوری اکثرا داری کف جاده رو دست مالی میکنی..به قول باباییت نزدیکتری به زمین راحتتر همه چیز رو میبینی..گاهی حتی لکه ی سنگفرش جلب توجهت میکنه...

 

تو تخت خودت خیلی خوب نمیخوابی..فوقش تا4 صبح بعدش بین ما میخوابی و تقریبا باباتو از تخت بیرون میکنی...آخه عادت کردی جفت بابات بخوابی...وقتی شیر میخوای میآی میچسبی به من!! وگرنه در کل شب وقتی پیش ما میخوابی من راحت میخوابم بابات رو یک دوش!!

چند هفته دیگه جشن یک سالگیته...چقدر زود بزرگ شدی مامان خوشگلم..

آها روز دختر هم مبارکت باشه عزیززززززززززززم.........

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رایان، پادشاهِ پاییز
16 شهریور 92 22:12
عزیزدل منی تووووووووووووو
نیلیای شیرین زبون


روزهای شیرین
21 شهریور 92 10:40
دختر خوشگل عزیز خاله چقد تو خانم شدی عسلک... این همه هم کار بلدی خانم باهوش!