نیلیانیلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
هامونهامون، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

روزهای خوبی که خواهم داشت...

سایل بهداشتی نیلیا خانوم...

1391/6/2 23:52
نویسنده : ساحل
736 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل مامان...

امروز وسایل بهداشتیتو خریدم تا اونجا که یادم بود.. حالا باز فکر میکنم ببینم چی کم داری بگیرم برات...

اول :

دستمال مرطوب...البته به گفته دختر خاله مامانی ( که تو خاله صداش میکنی فدات بشم ) خیلی کاربرد نداره... نمیدونستم که!!....

 

دوم :

پوشکت...که باز همون خاله جون میگه این مارک عطریه... خدا رو شکر فقط همین یک بسته خریدیم برات واسه روزای اول تو بیمارستان و خونه که باید تند تند عوض کنیم... برای بعدش برات گفته مولفیکس بگیرم که هم هزینش مناسبه هم کیفیتش در حد متوسطه...

 

سوم:

شامپو سر چیکو و شامپو بدن مادر کر... خیلی گرون بود ولی مامانی... البته به قول خالت شاید واسه 6-9 ماهشون بسشون باشه..عیب نداره...

 

در ضمن مامان بزرگت ( مامان مامانی ) کلاهی که بهش گفتم برات ببافته رو خیلی وقته بافت... عکسشو میزارم برات:

 

واسه اینه که گرم بمونی فدات بشه مادر..

طبق مکالماتی که با خالت داشتم میگفت صابون هم بگیر واسه وقتی که نینی رو میخوای باسن مبارک نیلیا رو بشوری تو حموم و پوشکشو عوض کنی... حالا نمیدونم صابون بچه رو هم بگیرم یا اینکه با همون شامپو بدن بشورمت؟!!.... البته فکر کنم بگیرم 2 تا ... یکی واسه داخل ساکت و یکی واسه خونه بد نباشه... ببینم چی میشه دیگه...

قربونت بشه مادررررررررررررر..............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

روزهای شیرین
3 شهریور 91 0:04
سلام سلام.مبارکه مبارکه مبارکه. روغن بچه وصابون رو ازقلم انداختی ولی!‏ بنظرم همینا کافیه حالا بازبعد دنیا اومدنشون کلی وقت هس چیزی کم داشتیم میریم میخریم خوب عجله نداریم که!‏


قربونت عزیزم...
روغن بچه رو نمیخوام بگیرم... خاله نیلیا میگفت روغن زیتون بهتره تا این مواد شیمیایی...
صابون هم آره بهم یاد آوری کرد بگیرم فکر کنم گفت مارک اوی بیبی ؟!!..
روزهای شیرین
3 شهریور 91 17:41
پس شما زود اقدام کردین سه نفره شین! بهترین کارو انجام دادین هرچی سن آدم بیشتر میشه تردیدش واسه بچه دار شدن هم بیشتر میشه به نظرم حوصله ش هم میاد پایین واسه خانما حالا بعد سی سالگی ادامشونم دیگه به حالتاول برنمیگرده.کلا بهترین موقعش همین دهه بیست سن خانماس! روغن زیتونم راس میگیا چرا به فکر خودم نرسیده بود! مرسی ایده ی خوبیه!
persian mom
3 شهریور 91 20:06
عکس اتاقشو بزارررر ببینیممممم


من براش دخملیم اطاق اماده نکردم... گذاشتم وقتی خواستم ببرمش اطاق خودش یک دفعه وسیله بگیرم و بچینم!
شرمنده عزیزم...
ادی
5 شهریور 91 23:11
مبارکش باشه . عزیززززززززززززززززززززززززززززم. صابون بچه اوی بی بی خیلی خوبه. ایشالا این یه ماه و نیم هم زود میگذره و نیلیا میاد بغلت. ساحل مثل الی و وروجک نذاری منو تو خماری. عکسش رو بزار حتما. بوووووووس
اها راستی دعا یادت نره


ای ول ادی... دختر خالمم همین اوی بی بی رو گفته بود ولی اسمش یادم رفته بود...
نه عزیزم...منم تو خماری عکس نینیهاشو موندم..هر روز دارم سر میزنم ببینم چه خبره... اگه خودمم نتونم بیام به شوهری یا برادر شوهری میگم بیان حداقل تا زمانی که بنویسم عکسشو بزارن...
انشاالله که تا زایمان من خدا یه کوچولو رو تو دل پاک تو هم جا میده... به حق همین دل پاک و بی ریات عزیزممممم.......
آیه ی عشق
6 شهریور 91 19:23
مبارررررکهههههههههههههههههههههههنا دخملی نازنازیییییییی
آیه ی عشق
7 شهریور 91 21:25
ساحلییییییی نی نی هامون دو روز فرق ِ سنشونه...
چه حس خوبییییییه خدا جووووووون...
خیلی خیلی خیلی خوشحالم... امیدوارم این هفته های باقی مونده هم به سلامتی سپری بشن

دکی بهم گفت گوشت قرمز بخورم
پسته هم یکی دو روزه دارم میخورم
خدا کنه موثر باشه

آره... فکر کنننن....... البته به برادر شوهرم گفتم نینیم دنیا اومد همون روز ازش عکس بگیر بیا بزار تو وبلاگش و تو فیس بوکم... چون میدونم همه دوست دارن ببینن این گل دختر مامان چه شکلیه... اونم قبول کرد...
موثر هست عزیزم... گوشت جذب نینی میشه به ما نمیرسه!!هههه.....