نیلیانیلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
هامونهامون، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

روزهای خوبی که خواهم داشت...

باز هم خرید!...

1391/3/12 0:13
نویسنده : ساحل
502 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی مامان...
امروز چند روزه تکونهات کم شده ... خیالم راحته که سالمی آخه با سونو کیت صدای قلب ناز و اون طپش های تند رو شنیدم... امروز با مامان بزرگ و بابابزرگ بودیم بیرون... بابایی سر کار بود و حوصله ما هم سر رفته بود... رفتیم برای تو ناناز مامان هم خرید کردیم... خیلی لذت بخشه خریدی که برای تو میکنیم ... اینم خریدای امروزمون :
این دو تا زیر دکمه دار سایز 1 واسه تو :


 


این هم یک دونه سرهمی سایز 2 واسه گلکم .. من عاشق رنگش شدم:


 


اینم یک دست بلوز و شلوار سایز 1 واسه تو گلم... خوشت میآد ؟:




خلاصه که امروز زدیم سیم آخر.. البته یه 4-5 دستی باز مونده که باید بخریم ... اونم فرصت هست... قراره این هفته چهارشنبه بریم دکتر سونو کنه جنسیت شما رو بهمون بگه... بعدش هم هفته بعد امتحانات پایان ترم دارم خریدهای شما میمونه آخرای خرداد یا اوایل تیر... خریدهات زیاد نیست ولی باید انجام بشه..گذاشتم اکثرشون رو وقتی دنیا اومدی با خودت بریم...
خلاصه این بود امروز من... از وقتی برگشتیم داری تو شکمم ورجه وورجه میکنی.... فدات بشم که نگران نگرانیهای منی و خیالمو راحت کردی..البته فکر کنم از بلاله.. آخه تو بازار بلال خریدیم... داشتم وسه امشب آماده میکردم تکون هات شروع شد...بلال دوست داری مامانی ؟...
فدات بشم ...... تا بعد عزیز دلم........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نسترن
12 خرداد 91 9:52
عزیزم خوبی کجایی اخر فهمیدی این وروجک دختر یا پسر البته هر چی هست انشالله که صحیح و سالم باشه


خوب خوبم... نه این هفته چهارشنبه اگه دکتر باشه ( بین التعطیلین تعطیل نکنه ) میریم ببینیم معلومه جنسیتش چیه یا نه... انشاالله..همینش مهمه...
نسترن
12 خرداد 91 15:35
پس چهارشنبه میری راستی حتما دیگه الان هیچ کدوم از لباسات اندازه ات نیست
راستی رشته تو چیه عزیزم؟


لباس تو خونه ای هام چون از اول گشاد بود اندازمه هنوز ( هرچند چند تا پیراهن راحتی دوختم میپوشم ) ولی لباس بیرونی کلا عوض کردم.. فشار میاومد بهمون...
من مکانیک میخونم...
آیـه ی عـشـق
13 خرداد 91 10:51
سلام ساحل جونم
اتفاقا اون خانم هایی که باهاش قرار داشتم از بچه های نی نی سایت هستن، یعنی اونجا با هم آشنا شدیم... اینجور قرارها واقعا به آدم روحیه میده... هر چند که هیچکدومشون هنوز مامانی نشدن و تنها قلمبه ی جمع من بودم هههههههه

بعد اینقد به پهلو خوابیدم که استخون درد گرفتم... چقد سختهههههههههههههههههههه



آره واقعا ... هر چند من از دختر خاله و دختر عموم اطلاعات میگیرم ولی خوب توی نینی سایت چون تنوع بچه ها بیشتره میتونی هر مشکلی داشته باشی مشابهش رو پیدا کنی... یه عالمه من دوست از اونجا دارم!...
به پهلو خوابیدن سخته..قبول دارمش حسابی.. جدیدا اینقدر راحته وقتی به پشت میخوابم ولی بعدش نفسم میگیره سریع جا به جا میشم... فکر کم نینی تپلی شده.. الانم یه تکون خوشگل دوباره خورد اعلام وجود کرد!
آیـه ی عـشـق
13 خرداد 91 10:54
آخی ی ی ی ی ی... لابد زیاد ورجه وورجه کرده و داره استراحت میکنه... یا اینکه تکون هاش آروم تر شده احساس نمیکنی...
...
خریدهای قشنگشششششش مبارکش باشننننن، به سلامتی ازشون استفاده کنههههههه
وای بلوز شلوارش چه خوشگلههههههههههههههه... قیافه ی زرافه رو ههههههههههههههه


خدا رو شکر دوباره تکون هاشو شروع کرده.. معمول از بعد از ظهر تکون میخوره تا12 شب ! ... ناناز مامان شب ها میخوابه!
قربونتتتتتتتتتتت لیلا جونم ... ولی میدونی دختر خالم میگه زیاد خرید نکن چون سایز نینیتو نمیدونی ممکنه رو دستت بمونه..خودش یه نینی 10 ماهه داره هنوز سایز 2 استفاده میکنه.... میخوام اگه رفتم بازار یک سری سایز 1 بگیرم باز و تموم ... بقیه وقتی دنیا اومد میگیرم براش!
آیـه ی عـشـق
13 خرداد 91 20:30
ساحل آخه هیچ دلیل منطقی نمیارن! فقط میگن "قشنگ نیست"
همین!


خوب تو هم دلیل خودتو بگو که قشنگه..به نظر من که حرف آخر رو باید خودتون بگین...
آیـه ی عـشـق
13 خرداد 91 20:31
بعد از زایمان خرید کردن سخته، چون نی نی های ما توو فصل سرما بدنیا میان، حتی المقدور نباید ببریمشون بیرون... ما هم که دوری از نی نی برامون سختههههه ای جووووون



ولی مجبورم... آخه نمیدونم نینی چقدریه... منم از یک مارک که نمیگیرم باعث میشه یهو 2-3 دست لباس سایز خاصی از مارکهای مختلف همه میشه یک اندازه! هه ...
آیـه ی عـشـق
13 خرداد 91 20:33
وای ساحل دو روزه نمیدونی نی نی داره چیکار میکنه
ترکونده
البته فقط شبا
دیشب خیلییییییییییی بد ضربه میزد
دستم رو گذاشتم رو شکمم کاملااااااااً ضربه رو احساس کردم... شکمم محکم تکون میخوره
بابای نی نی که نمیدونی هول شده بود... یه بار دستش رو میذاشت! یه بار گوشش رو میذاشت!!!! یه بار سرش رو میذاشت!!!! ههههههههه
باباشو هول میداد


بابایی ما که دلش غش رفت واسه حس کردن تکون نینی ولی نینی افتخار نمیده... خوب البته مامانیش چاقه و چربی مانع حس کردن ضربات به این زودی توسط باباییش میشه... جفتم هم که جلو هست اینم مزید بر علت..همین که تکون نینی رو خودم حس میکنم خیلیه!! هه ....
آیـه ی عـشـق
14 خرداد 91 11:36
ساحلم سلاممممممم...
امیدوارم یا بتونم متقاعدشون کنم، یا اون ها یه اسم ِ خوب و در خورِ شانی رو به ما پیشنهاد بدن...
خیلی بده که اینقدر به اسم وسواس دارم...
فکر کن که برای دو پسر و یک دختری که احتمالاً خواهیم داشت این اسم ها رو انتخاب کردیم: ارسطو، اهورا، نیروانا...
اما اگه اون دو تا اسم ِ دیگه رو هم بهشون بگم تا ایران شناکنون میان خفم میکنن و برمیگردن


انشاالله که متقاعد میشن... ولی اون 2 تا اسم دیگه هم خیلی قشنگن... اهورا یکی از اسمهای انتخابی من و بابای نینی هم هست ... به اسم اوستا فکر کردی ؟ اون هم زرتشتیه و قشنگه ...
الی
14 خرداد 91 20:24
خریدهای کوچولوت مبارکش باشه خیلی نازن ایشا الله که زودتر بیاد و تنش کنه . حتما انتظار خیلی سخته تا وقتی بفهمی نی نی دتره یا پسر ؟؟؟


قربونت برم عزیزم... آره ... میدونی انتظار اینکه دوباره بدن خوشگلشو تو دستگاه ببینی سختتره... جنسیت یه چیزه ولی اون چیز مهمتریه...