نیلیانیلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
هامونهامون، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

روزهای خوبی که خواهم داشت...

نی نی ما تکان میخورد...

1391/2/26 18:42
نویسنده : ساحل
430 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هستی مامان...

دیروز 4 ماه و 9 روزت بود...

برعکس تصور مامان مامانی که میگفت باید یک روز قبلش تکون بخوری ( شایدم خوردی مامانی نفهمید! ) دیروز موقع نهار تکونتو حس کردم... یه تکون خیلی ظریف که مثل پرش پلک آدمه سمت چپ دلم...

فهمیدم تو هستی چون بلافاصله تکون دومت رو خوردی... ولی مامانی شروع تکون هات همون 15 هفته تمام بود... آخه اون روز هم همین حسو داشتم..

از دیروز تا حالا هر 5-6 ساعت یک بار تکونت رو حس میکنم...

خیلی کیف میده ولی منتظر محکم تراشم.... هنوز زور نداری ها فسقلی مامان!...

خلاصه که گاهی اعلام وجود میکنی به مامانی و مامانی خیالش راحت میشه که جات خوبه...

امیدوارم تا چند هفته دیگه که من و بابایی قرار گذاشتیم بریم سونو ببینیم عاقبت شما دخملی یا پسر لگد هات هم محکم حس بشه...  جایی که ترک نخورده نزاشتی رو شیکم من حداقل لگد بزن خیال مامانی راحت بشه شیطون بلای من...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

ماه هفت آسمان
26 اردیبهشت 91 14:59
سلام ساحل جووونمممممم
تبریک میگمممممممممممممممممممممم
وایییییی چه خووووووووووووووووووووووووب آفرین نی نی فعاااااااااااال


انشاالله هفته دیگه نوبت خودت عسیسسسسسسسسسسسم........
ماه هفت آسمان
26 اردیبهشت 91 15:00
عکسا باز نشدن ساحلی
ماه هفت آسمان
26 اردیبهشت 91 15:01
راستی بعضی از خانومای سایت که همسراشون پزشک هستن میگن سونو تاثیر بدی رو نی نی نداره، مگر 3 بعدی و مخصوصا 4 بعدی
من که دو تا سونوی اضافه داشتم
یکیش بخاطر مامانم بود که دلش میخواست تا وقتی اونجا هستم نی نی رو ببینه
یکی هم اورژانسی بود بخاطر دردِ مثل چاقویی که داشتم...
فکر کنم خانم دکتر واسه ویزیت بعدیم که آخر خرداده دیگه سونو نکنه
راستی اسم نی نی عوض شد... این چند روز خیلی درگیر اسم بودیم... سرچ کردیم و نسبت به سام چیزای جالبی ندیدیم... الان یه پست میزنم و مینویسم
امیدوارم این بار جنسیت نی نی کوشولوت رو بفهمی تا ببینیم حدس تو درست بوده یا بابای نی نی ) شرط بندی کن تا یه جایزه هم بگیری، هر چند که ممکنه خودت یه جایزه پیاده شی ههههههههههه


من که تصمیمم قطعی شد که 17 خرداد میرم سونو... اگه باز جنسیتش معلوم نشد یکی دیگه 10 تیر باید برم همون موقع دوباره میپرسم..اگه باز معلوم نشد میرم وسایلشو میخرم... دخترونه... تا اون باشه اذیتم نکنه...
من از اول میگفتم دخمله ولی باباییش میگفت پسره... هه از وقتی بهش گفتم دکتر سونو قبلی گفت شاید دختر صداش میکنه دخمل من... بابای خودمم احوال منو اینجوری میپرسه :" دخترای من چطورن ؟؟"...
خلاصه تا 3 هفته دیگه معلوم میشه این ناز دونه چیه... آخی باز دارم مینویسم تکون خورد.. ناز مامااااان......
ماه هفت آسمان
26 اردیبهشت 91 19:37
وای دخترررررر چه اسم معرکه ای انتخاب کردی!!!!!!
از صمیم قلبم تبریک میگم
واقعا واقعا زیباست آفریــــــــن

ارسطو آره مجازه خاله جوووونی، اسم یه دانشمنده و مشکلی نداره
(معرب يوناني، Aristotle) (= ارسطاطالیس) [384-322 پیش از میلاد]، حكيم و فیلسوف مشهور يوناني، شاگرد افلاطون و مقلب به معلم اوّل. معلم اسکندر مقدونی، بنیانگذار مدرسه‌ي لوکئوم در آتن و مکتب فلسفی معروف به مشایی. مؤلف کتابهای بسیار درباره‌ي جهان شناسی، سیاست و هنر.
فراوانی: 2620


امیدوارم باز دلمو نزنه..تا حالا فکر کنم 4-5 تا اسم خوشم اومد بعد 1-2 هفته دلمو زد... عوضش کردم...
خوب خدا رو شکر مشکل نداره.. پس شد ارسطو خان .... نی نی سلامت باشه....
ماه هفت آسمان
26 اردیبهشت 91 19:39
والا این نی نی تنبل من خیال تکون خوردن نداره ساحل راحت ولو شده، ظاهرا عین باباش عاشق خوابیدنه!!!


نه نگران نباش..هنوز وقتش نشده.. تا هفته دیگه به امید خدا تکون میخوره... تکون هاش خیلی ریزه..مثل پرش پلک چشم فقط کناره های دلت حس میکنی اون پرش رو...
منم فکر میکردم نی نیمو دیر حس کنم ولی خدا رو شکر مامانی رو منتظر نذاشت...
ماه هفت آسمان
27 اردیبهشت 91 19:01
سااااااااحل؟ تکون های نی نی همراه با درده؟
یعنی مثل تیر کشیدن خفیفه؟ یا اصلا هیچ دردی نداره؟


مال من که عمرا درد نداره... مثل همون پرش پلکه که گاهی آدم دچار میشه یهو میپره اونم همینه فقط روی شکمت ...
ادی
29 اردیبهشت 91 9:34
جان دلممممممم. پس تکون خورد این نی نی جون . قربونشششششششششششششششششش.اسم چی انتخاب کردی؟ پسر رو فهمیدم ارسطو. دختر چی؟

ادی جون آره تکون خورد..
اسم " ارسطو " مال نی نی من نیست.. مال دوست نی نی منه ... نی نی من اگه پسر شد فعلا " کارن " اگه دخملی شد فعلا " مهرگان " انتخاب کردیم!!...
قربونتتتتتتتتتتت برممممممممممممممممممممممم.........
ماه هفت آسمان
29 اردیبهشت 91 12:54
ساحلی جووووووونم بابات چه حرف قشنگی زده... مرسیییییییی...
تفاوت اذیت شدنمون هم خیلی جالبه ) من که راه به راه تیر تیر تیر... اصلا بدون اینکه حرفی بزنم همسرم میفهمه چون توو هر موقعیتی باشم چند ثانیه خشکم میزنه )
تابستون هم آره همه میگن سخته... فعلا که شانس آوردم و پردیس خنکه... همش سردمه... باورت میشه سوییشرت پوشیدم؟ ولی وقتی به بدنم دست میزنم مثل یه کوره آتیشه... مخصوصا قسمت سینه (زیرش)... تو هم همینطوری؟ فکر کنم بخاطر غدد تولید شیر و اینا باشه... نه؟؟؟
نی نی هم اگه اتاق داره بهت پیشنهاد میکنم همون اول توو اتاقش بخوابونی تا مستقل تر بار بیاد و خللی توو روابط خودت و همسرت ایجاد نکنه... کلا خیلی توصیه شده که کوشولوها از اولش توو اتاق خودشون بخوابن... هر چند که منم یه گهواره براش گرفتم که گاهی قاچاقی بیارمش پیش خودمون ههههههههه
واییییییییییی راست میگی کلی کار داریمااااااا هورااااااااااااااا
الهی که این روزا قسمت همه منتظرا بشه
چقد دلم میخواد که همه این تجربه های شیرین رو داشته باشن...
بوووووووس واسه نی نی ِ شیرین و شیطون خاله ساحل یه دونه هم واسه مامانِ خیلی خیلی خانوم و مهربونش


آره دیگه.. این بابای ما لیسانس حسابداریه ولی ادبیاتش بدک نیست.. کلی مثال شعری داره که در مواقع مختلف تو رو آروم میکنه ...
من که هر وقت خارشم میگیره دستم رو موضع هست و از اون ور مامان و شوهری هر دو دعوام میکنن که یه کم تحمل کن... همچین پوست تنم رو خاروندم که یکسره خون مرده شده زیرش!! هه... باید تحمل کرد!!
وای وای.. من از گرما خفه شدم این چند وقته .. شب که میشه خوبه ... تمام پنجره های اطاقمون بازه و تمام پرده ها کنار کشیده هست.. خوبی ویلایی بودن خونه .. هه ... ولی اگه بیرون باشم اومدم خونه میرم زیر دوش آب یخ.. خیلی سخته تابستون که بیاد چه کار کنم خدا میدونه!...
آره.. منم اون مشکل رو دارم.. دکتر رفتم بهش گفتم.. گفت کمپرس یخ بزار روش ... نباید بزاریم آبسه کنه وگرنه بیچاره میشیم .. میشه قوز بالای قوز ... منم که خیلی حرف گوش کنم همیشه رعایت میکنم!!!!!!
نمی شه لیلا ... نمیشه نی نی چند ماهه رو اطاق خودش بخوابونی.. بابا من خودم تا 2-3 راهنمایی پیش مامانم میخوابیدم.. گفم حداقل 3-4 ساله بشه بعد ببرمش اطاق خودش...بچه یه چیزایی بفهمه بعد کم کم عادت بدمش به تنها خوابیدن... تازه این 3-4 سال رو هم شوهری قبول نداره.. هه ...
من منتظرم امتحاناتم تموم بشه بیفتم دنبال کار.. فعلا مدل بافتنی واسه مامانم گیر میآرم ببافه.. زرنگ بازی همینه دیگه...
بوسسسسسسسسسسسسس مامان لیلا ....