صبح زود
فقط به ساعتی که این پستو میزارم نگاه کنین !!
8.5 صبحه الان و دختره به باباش میگه :" بستنی هست ؟؟"
بهش میگیم نه مامان...بستنی تموم شد !
دختره :" پاشو بابا ، بستنی بخر..."
به هر ترتیبی هست باباشو بلند میکنه و لباس میپوشه...
بعد میگه:" بستنی توت فرنگی بخر."
وقتی باباش راه میافته دختره زودتر دم در حاضره و میگه :" منم میآم."
اینه ماجرای امروز صبحمون و شیرین زبونی های نیلیا خانوممون!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی